حنا

ادبی

حنا

ادبی

یادم باشد حرفی نزنم که به کسی بر بخورد .

نگاهی نکنم که دل کسی بلرزد .

راهی نروم که بیراه باشد .

خطی ننویسم که آزار دهد کسی را .

یادم باشد که روز و روزگار خوش است .

همه چیز روبراه و بر وفق مراد است و خوب

تنها . . . . . دل  ما . . . . دل . . . . . نیست  !

نه شعر بدادم رسید نه شروع دوباره خورشید   

 

تنها حضور ساده چشمانت مرا به اسمان پیوند می زند  

 

سلام  

مطلب زیر نهایت عشق رو میرسونه . . . خودتون بخونین :   

 

۱۰۰۰ مرتبه ۹۰۰ جمله ی عاشقانه را روی۸۰۰ جای مختلف   

 

به ۷۰۰ زبان و پیش ۶۰۰ نفر فریاد زدم!  

 

 ۵۰۰ تای آن را در۴۰۰ جمله گنجاندم و به ۳۰۰ زبان در ۲۰۰برگ ترجمه کردم.   

 

 ۱۰۰تای آن را ۹۰روز . . . روزی۸۰ مرتبه برای تو خواندم!   

 

۷۰ تای آن را آموختم و بیش از۶۰ تای آنرا تجربه کردم   

 

و ۵۰ غروب را از ۴۰سمت به نظاره نشستم.   

 

در ماه ۳۰روزه ، بیشتر از۲۰ روز ۱۰ بار از تو ۹ سوال کردم .  

 

  ۸ سوال من را ۷ مرتبه در ۶ روز جواب دادی.   

 

با ۵ واسطه ۴ دفعه تو را ۳ جا دعوت کردم . . .   

 

۲ ساعت خواهــــش کردم تا یک بار گفتی :  

 

دوستت دارم

 

اسم من گم شده است

 

اسم من گم شده است
توی دفترچه ی پر حجم زمان
دیرگاهی است
فراموش شدم.
اسم من گم شده است
لا به لای ورق کهنه ی آن لایحه ها
زیر آن بند غریب
پشت انبوهی از آن شرط و شروط
لای آن تبصره ها
اسم من گم شده است
در تریبون معلق شده سخت سکوت
حق من گم شده است.
زنگ انشاء
کسی انگار نمی خواست معلم بشود
شان من گم شده است
شان من نیست بنالم
شان من نیست بگویم
زتهی ، ز نبود
یا از این زخم کبود
لیک
رنگ رخساره گواهی
از همه رنج فزون.
اسم من گم شده است
نردبانی شده ام
صاف به دیوار ترقی
تا که این نسل و ان نسل
پای بر پله ی من
سوی فردا بروند
و غریبانه فراموش شوم
اسم من گم شده است. 

به احترام زخمهایت سکوت کن
سکوت بهترین اعتراض است
معجزه می کند