دیِــــگر چه می خواهی برایت بنویسم؟
کدامین واژه در پس حرفهایم ناگفته ماند که آن را برایت پر رنگ نکردم؟
کدامین تصویر در ذهن تو تاریک بود؟
بگو... تا آنرا برایت نقاشی کنم.
کاش می شد از صدای آوای سکوت عکس گرفت
کاش می توانستم رنگ نور را در این سیاهی محو کنم
کاش می توانستم حرمت واژه را بشکنم
اما من محکومم به سکوت!
به یه عکس و یه خط جمله کوتاه و بلند.
باز چه زود دیر شد!
یه سری هم به ما می زنی؟!
سلام و درود به حنای عزیز
دوست داشتم اولین نفغری باشم که تو وبلاگت نظر میدم.جون وقتی آأم نظرات در مورد وبلاگش رو میبینه به کارش خیلی امیدوار میشه.منم مثل همه ی وبلاگ نویس ها اینطوری بودم.خدا رو شکر یکی از وبلاگ نویس های قدیمی هستم . الانم وبلاگم بیش از 110000 بازدیدکننده داره.
کارت عالیه.واقعا از صمیم قلب بهت تبریک میگم عزیزم.وبلاگ جای خوبیه تا ادم حرف دلشو بنویسه.
راستی خیلی دوست دارم بیشتر ازت بدونم.اگه دوست داشتی بیا با هم بیشتر آشنا شیم.
من حسین / 24 / ساری / دانشجوی ترم 6 مهندسی برق قدرت / مهندس تجهیزات پست و رلیاژ هستم.
دوست داشتی خودتو واسم معرفی کن.
خوشحال میشم بتونم تو ساخت وبلاگ کمکت کنم.
شاید بپرسی چرا بهت پیشنهاد دادم تا با هم بیشتر آشنا شیم؟!!!
جواب سوالت اینه که همیشه از اسم حنا خیلی خوشم میاد.یه جور احساسا قلبیه.
منتظرتم....
وبلاگ شما در وبلاگ بهترین تبادل لینک ثبت شد
موارد لازم برای انتخاب وبلاگ برگزیده
و قرار داده شدن وبلاگ برگزیده در صفحه ای جداگانه
در هر ماه حداقل ۷ بار به وبلاگ سر بزنید و روی تبلیغات کلیک کنید
و در آخر برای من پیام انجام شد قرار دهید
با هر بار انجام دادن این کار بعد از پیام بلافاصله وبلاگ شما در ۴۸ ساعت در صفحه اول قرار خواهد گرفت
ما بهترین نیستیم ولی تلاشمان بینظیر است
کدامین واژه ات ناگفته مانده و یا کدامین تصویر تاریک مانده تا برایم پررنگ کنی ، نقاشی کنی ؟ واژه ی دوست داشتن را برایم بگو به هر زبانی که می توانی با کلمات و یا اشارات. حتی اگر خواستی برایم نقاشی کن و یا به زبان موسیقی برایم بنواز ... من که به لبخندی از تو دلخوشم .
کاش می شد قلب ها به سخن لب بگشایند کاش این پارچه های خود تنیده را می دریدیم و صدای عشق و دوست داشتن را به گوش می رساندیم کاش این سکوت سنگین را می شکستیم و می گذاشتیم نور به قلبمان وارد شود و همجنان حرمت واژه را نگه می داشتیم. ما به سکوت محکوم نیستیم ؛ نمی شنوی فریاد پرنده را ، زوزه باد را ، صدای رود را ، هیاهوی سکوت را.
هیچوقت دیر نیست تا دلت می تپد و شادی که به زیر پوست می خلد .